دسته‌ها
اخبار

دیوان عالی یک بار دیگر قانون را به طور قابل توجهی به سمت راست حرکت می دهد



دیوان عالی آمریکا

انتخابات ریاست جمهوری نوامبر 2016، دیوان عالی ایالات متحده را عمیقاً تغییر داد. انتخاب رئیس جمهور دونالد ترامپ از سه قاضی – نیل گورسوش، برت کاوانا و امی ، بارت – ا،ریت محافظه کار شش قاضی را ایجاد کرد. این تأثیر یک سال پیش، در اولین دوره کامل قاضی بارت در دادگاه مشاهده شد.

در ترم اکتبر 2021، دادگاه حکم را لغو کرد رو در مقابل وید، حمایت از حقوق اسلحه را به طرز چشمگیری افزایش داد، یک حق متمم اول را برای مربی فوتبال دبیرستان پیدا کرد که بعد از بازی ها به طور علنی در زمین دعا کند و حکم داد که آژانس حفاظت از محیط زیست فاقد اختیاری برای تنظیم انتشار گازهای گلخانه ای از نیروگاه های زغال سنگ است.

در آ،ین روزهای ترم اکتبر 2022، دادگاه مجدداً در مجموعه ای از 6-3 تصمیم، قانون را به طور قابل توجهی به سمت راست در محدود ، اقدامات مثبت کالج ها و دانشگاه ها منتقل کرد و یک استثنای متمم اول را برای قو،ن ضد تبعیض ایالت ایجاد کرد. برای ،، که درگیر فعالیت های بی، هستند و برنامه بخشش وام دانشجویی جو بایدن را باطل می کنند. اما برخلاف دوره قبل، برخی شگفتی‌های مهم نیز از سوی دادگاه محافظه‌کار وجود داشت، از جمله یافتن این که آلاباما قانون حقوق رای را در ترسیم حوزه‌های کنگره نقض کرده و نظریه «مقامات قانونگذار ایالتی مستقل» را رد کرد.

همچنین اصطلاحی بود که دوباره به نظر می رسید دادگاه جان رابرتز باشد. او نظر ا،ریت را در بخش نامتن،ی از پرمخاطب‌ترین پرونده‌ها، از جمله موارد مربوط به اقدام مثبت، قانون حق رأی، نظریه مستقل قانونگذار ایالتی و برنامه بخشش وام دانشجویی بایدن نوشت. او در هر مورد عمده ا،ریت بود.

اما زمینه این اصطلاح را نمی توان نادیده گرفت، از جمله در ارزیابی قاضی رابرتز. دادگاه کمترین میزان محبوبیت خود را در تاریخ دارد. سه تن از قاضی‌ها: کلارنس توماس، ساموئل آلیتو و گورسوچ، اتهامات جدی مبنی بر ناهنجاری‌های اخلاقی داشتند. علیرغم فشارهای زیاد، دادگاه هنوز یک آیین نامه اخلاقی را تصویب نکرده است.

از مهمترین احکام این اصطلاح چه بود؟

اقدامات مثبت. که در دانشجویان برای پذیرش منصفانه در مقابل کالج هاروارد، دادگاه 6-3 رای داد که کالج ها و دانشگاه ها علاقه قانع کننده ای به استفاده از نژاد به ،وان عاملی در پذیرش ندارند. اگر چه دادگاه صراحتاً مواردی را که اجازه اقدام ایجابی را می داد رد نکرد – مانند گراتر v. بولینگر (2003) و فیشر علیه دانشگاه تگزاس، آستین (2016) – به طور موثر این کار را انجام داد. در این موارد مشخص شد که کالج‌ها و دانشگاه‌ها علاقه قانع‌کننده‌ای به داشتن یک مجموعه دانشجویی متنوع دارند، اما دادگاه صریحاً این دلیل را رد کرد. کالج هاروارد مورد.

این تصمیم تأثیر عمیقی بر پذیرش در مدارس ،تی و خصوصی خواهد داشت، زیرا دادگاه اعلام کرد که اقدام مثبت هم حمایت برابر (که برای همه مدارس ،تی اعمال می شود) و هم ،وان ششم قانون حقوق مدنی 1964 (که برای همه مدارس اعمال می شود را نقض می کند. دریافت وجوه فدرال). سوال اساسی این خواهد بود که مدارس چه کاری می توانند به طور قانونی برای دستیابی به تنوع انجام دهند. رابرتز در پایان نظر ا،ریت خود اعلام کرد:[N]چیزی در این نظر باید به ،وان منع دانشگاه ها از در نظر گرفتن بحث متقاضی در مورد تأثیر نژاد بر زندگی او، چه از طریق تبعیض، الهام گرفتن یا موارد دیگر، تعبیر شود. اما … دانشگاه ها ممکن است به سادگی از طریق مقاله های کاربردی یا ابزارهای دیگر رژیمی را که ما امروز غیرقانونی می د،م ایجاد نکنند. مشخص نیست که این در عمل چه م،ایی خواهد داشت، و مشخص نیست که آیا مدارس ممکن است از «پرا،ی‌هایی» که نسبت به نژاد بی‌طرف هستند برای دستیابی به تنوع استفاده کنند یا خیر.

اصلاحیه اول. دو مورد عمده آزادی بیان وجود داشت. که در کانترمن علیه ک،ادو، دادگاه به این سؤال پرداخت که “تهدید واقعی” که توسط متمم اول محافظت نشده است چیست؟ دادگاه های بدوی در سراسر کشور بین دو رویکرد عمده برای تعریف تهدید واقعی ت،یم شدند. برخی از دادگاه های ایالتی و فدرال، از جمله دادگاه عالی ک،ادو در کنترمن در مورد، گفت که باید یک آزمایش عینی باشد: گفتار اگر باعث شود یک فرد منطقی احساس خطر کند، محافظت نشده است. اما دادگاه‌های دیگر رویکردی ذهنی اتخاذ ،د و معتقد بودند که متمم اول قانون اساسی مست،م این است که برای مجازات یک فرد به دلیل سخنر،، باید یک قصد ذهنی برای تهدید وجود داشته باشد. رعایت این استاندارد بسیار سخت‌تر است، و بنابراین به دلیل دشواری اثبات نیت یک فرد، از گفتار محافظت می‌کند.

که در کانترمن علیه ک،ادو، دادگاه هیچ یک از این رویکردها را اتخاذ نکرد. در عوض، مصالحه ای ابداع کرد و گفت وقتی گوینده «بی پروا» باشد، می توان گفتار را تنبیه کرد – اگر گوینده ای «آگاهانه خطر قابل توجهی را که ارتباط او تهدید به خشونت تلقی می شود نادیده بگیرد، مجازات می شود». دادگاه استاندارد ذهنی را به ،وان عدم حمایت کافی از ایمنی و استاندارد عینی را به ،وان عدم انجام کافی برای محافظت از گفتار رد کرد. مورد دیگر آزادی بیان، 303 Creative LLC v. النیس، شامل تعیین اینکه آیا یک استثناء متمم اول برای قو،ن ضد تبعیض ،تی وجود دارد یا خیر. قانون ک،ادو موسسات تجاری را از تبعیض بر اساس نژاد، جنس، مذهب یا گرایش ، منع می کند. لوری اسمیت، که ،ب‌وکارش طراحی وب‌سایت‌ها را انجام می‌دهد، می‌خواست وب‌سایت‌هایی را برای عروسی‌ها درج کند، اما گفت که اگر او را مجبور به انجام این کار برای عروسی‌های همجنس‌گرا کنیم، عقاید مذهبی او را نقض می‌کند. او ادعا کرد که اعمال قانون ضد تبعیض ک،ادو در مورد او، متمم اول را نقض می کند.

دادگاه عالی، در یک تصمیم 6-3، اعلام کرد که اعمال قانون ضد تبعیض در مورد او نقض حق آزادی بیان او در اصلاحیه اول است. دادگاه گفت که ا،ام او به طراحی وب‌سایت‌هایی برای عروسی‌های همجنس‌گرایان یک سخنر، اجباری بر خلاف قانون اساسی است.

مشخص نیست که این تا کجا ادامه خواهد داشت. دادگاه بر این باور است که افرادی که به فعالیت بی، مشغول هستند را نمی توان مجبور به ارائه خدمات کرد، اما فعالیت بی، چیست؟ قاضی گورسوش به سادگی گفت: «بی‌تردید، تعیین اینکه چه چیزی به ،وان فعالیت بی، که توسط متمم اول محافظت می‌شود، گاهی اوقات می‌تواند سؤالات دشواری را ایجاد کند. اما این مورد هیچ عارضه ای از این نوع ندارد.» و اگر فرد مایل به ارائه خدمات بر اساس نژاد یا ،ت نباشد، تا زم، که فعالیت بی، باشد، احتمالاً نتیجه ی،ان خواهد بود.

وام دانشجویی. یک قانون فدرال، قانون فرصت‌های امدادی برای دانشجویان در سال 2003، به وزیر آموزش اجازه می‌دهد تا در مواقع اضطراری تعهدات وام دانشجویی را «ع، یا اصلاح کند». پرزیدنت بایدن از این اختیار برای اعطای 20000 دلار وام دانشجویی برای ،، که واجد شرایط بودند استفاده کرد. بیش از 40 میلیون نفر از این برنامه بهره مند شدند.

که در بایدن علیه نبراسکا، دادگاه در یک تصمیم 6-3 برنامه بخشش وام بایدن را باطل کرد. رابرتز، رئیس قاضی، که برای ا،ریت می نوشت، «دکترین سؤالات اصلی» را مورد استناد قرار داد: این اصل که یک آژانس فدرال نمی تواند در مورد یک موضوع مهم اقتصادی یا سیاسی عمل کند، مگر اینکه دستورالعمل روشنی از کنگره داشته باشد. رابرتز گفت که قدرت وزیر آموزش و پرورش برای اعطای این تسهیلات وام یک سوال اساسی است و کنگره به اندازه کافی در اجازه دادن به چنین تسهیلاتی مشخص نبود.

رای گیری و انتخابات. در دو تصمیمی که رابرتز رئیس قاضی برای ا،ریت نوشت و قاضی‌های توماس، آلیتو و گورسوش مخالف بودند، دادگاه از حق رای محافظت کرد. که در آلن v. میلیگاندادگاه دریافت که آلاباما بخش 2 قانون حقوق رای را در ترسیم مناطق کنگره نقض کرده است.

جمعیت آلاباما حدود 27 درصد سیاه پوستان است. این ایالت هفت کرسی در مجلس نمایندگان دارد. پس از سرشماری سال 2020، قانونگذار آلاباما درگیر ت،یم بندی مجدد و پراکندگی رأی دهندگان سیاهپوست در یکی از هفت ناحیه و پخش آنها در اطراف دیگر شد، با این نتیجه که آلاباما به احتمال زیاد تنها یک نماینده سیاه پوست در کنگره خواهد داشت. دیوان عالی، پس از چندین دهه سابقه، دریافت که این قانون به دلیل تأثیر تبعیض آمیز آن علیه رای دهندگان سیاه پوست، قانون حقوق رای را نقض می کند.

مور در مقابل هارپر درگیر این است که آیا دادگاه های ایالتی می توانند ا،امات قانون اساسی ایالت را در رابطه با انتخابات اجرا کنند یا خیر. پس از سرشماری سال 2020، کارولینای شمالی، مانند همه ایالت ها، حوزه های انتخاباتی را دوباره تغییر داد. کارولینای شمالی اکنون 14 کرسی در مجلس نمایندگان دارد. قانونگذار مناطق را طوری ترسیم کرد که جمهوری خواهان احتمالاً در 10 یا 11 رقابت ها پیروز می شدند. دادگاه عالی کارولینای شمالی دریافت که این قانون اساسی کارولینای شمالی را نقض می کند و کمیسیونی را برای ترسیم مجدد مناطق تعیین کرد.

قوه مقننه و حامیان آن به دیوان عالی ایالات متحده رفتند تا ادعا کنند که دادگاه عالی کارولینای شمالی هیچ اختیار قانونی برای دخالت ندارد و قانونگذار ایالتی آ،ین حرف غیرقابل بررسی را می‌زند. آنها این استدلال را بر اساس یک ماده از ماده یک، بخش 4 قانون اساسی استوار ،د که می گوید قانونگذار هر ایالت باید زمان، مکان و نحوه انتخاب اعضای خود را در کنگره تعیین کند.

دادگاه قاطعانه این استدلال را که اغلب از آن به ،وان نظریه قانونگذار ایالتی مستقل یاد می شود رد کرد. رئیس قاضی رابرتز در یک تصمیم 6-3 برای دادگاه نوشت و اظهار داشت که دادگاه های ایالتی صلاحیت اجرای قو،ن ایالتی از جمله در مورد انتخابات را دارند. استناد کرد ماربری علیه مدیسون، تصمیم 1803 که به طور مشهور قدرت دادگاه ها را برای بررسی قانون اساسی اقدامات اجرایی و قانونگذاری به رسمیت شناخت. دادگاه اعلام کرد: «از ما خواسته می‌شود تصمیم بگیریم که آیا بند انتخابات استثنایی از این اصل اساسی دارد یا خیر. ما معتقدیم که اینطور نیست. بند انتخابات مجالس ایالتی را از اعمال عادی بازبینی قضایی ایالتی دور نمی کند.»

در پایان این نظر، رابرتز، رئیس قاضی، نقش محتمل را برای دادگاه‌های فدرال باز گذاشت و اعلام کرد: «اما دادگاه‌های فدرال نباید از وظایف خود برای اعمال بازبینی قضایی چشم‌پوشی کنند. در تفسیر قو،ن ایالتی در این زمینه، دادگاه‌های ایالتی نمی‌توانند از محدودیت‌های رسیدگی قضایی عادی فراتر روند که به‌طور غیرقانونی در نقشی که به‌ویژه در ماده یک، بخش 4، قانون اساسی فدرال برای قانون‌گذاران ایالتی محفوظ است، تجاوز کنند. مشخص نیست که بگوییم دادگاه های ایالتی نمی توانند «از محدوده بازبینی قضایی عادی تجاوز کنند» یا اینکه چه زم، راه را برای بررسی تصمیمات دادگاه های ایالتی توسط دادگاه فدرال باز می کند، مشخص نیست.

البته این موارد تنها تعداد انگشت شماری از مواردی است که در این دوره تصمیم گیری می شود. به هر حال، این یک سال تاریخی دیگر در دیوان عالی بود.


اروین چمرینسکی رئیس دانشگاه کالیفرنیا در دانشکده حقوق برکلی و نویسنده کتاب تازه منتشر شده است. یک سال مهم در دیوان عالی کشور. او در قانون اساسی، رویه فدرال، حقوق مدنی و آزادی های مدنی و دعاوی استیناف متخصص است. او همچنین نویسنده پرونده علیه دیوان عالی کشور; بندهای دین: موردی برای جداسازی کلیسا و ،تنوشته شده با هوارد گیلمن. و مفروض گناه: چگونه دادگاه عالی به پلیس قدرت داد و حقوق شهروندی را زیر پا گذاشت.


این ستون منع، کننده نظرات نویسنده است و نه ،وماً نظرات مجله ABA – یا انجمن وکلای آمریکا.




منبع: https://www.abajournal.com/columns/article/chemerinsky-supreme-court-once-a،n-moves-the-law-significantly-to-the-right/?utm_source=feeds&utm_medium=rss&utm_campaign=site_rss_feeds