“جوجه؟” چرا که نه؟ من می خواهم در مورد موضوعی صحبت کنم که بسیاری از ما در حرفه حقوقی از بحث ، می ترسیم: ترس. به ،وان وکیل، کار ما می تواند استرس زا باشد و ما را درگیر ترس کند. این باید یک موضوع مرتبط باشد، زیرا با نگاهی به یک اصطلاحنامه، توجه میکنم که حداقل سه مترادف برای ترس وجود دارد که تنها با حرف «الف» شروع میشود – ی،ی «اضطراب»، «هشدار» و «اضطراب».
آیا کاوش ترس می تواند به ما در اعمالمان کمک کند؟ ناپلئون، در توصیف نبوغ نظامی، چیزی شبیه این گفت: نابغه واقعی ،ی است که «می تواند کارهای متوسط را انجام دهد»، وقتی اطرافیانش از هیجان و ترس دچار هیستریک می شوند.
و آیا دعوا یک نوع جنگ نیست؟ ما به ،وان وکیل، سرباز هستیم. ما واقعاً سربازی نمی گیریم. اینطور نیست که ،ت پیش نویس اخطاریه ای برای وکلا بفرستد که به ما دستور دهد از هاروی لنگلی در اقدام طلاق که توسط همسرش میبل آغاز شد، دفاع کنیم. ما بیشتر شبیه مزدوران هستیم – هنوز هم سربازان. و اینجا در دادگاههای کانادا، ما حتی یونیفرم میپوشیم، لباسهای مشکی و زبانه سفید میپوشیم. در ،ستان، وکلای دادگستری (یا وکلای محاکمه) نیز از آن کلاه گیس استفاده می کنند. من می توانم ببینم که این لباس ستیزه جویانه چگونه می تواند دشمن را به وحشت بیاندازد.
در روال عادی خود به ،وان وکیل دادگستری، ما روزانه ظاهر می شویم و می د،م که درگیر یک نبرد هستیم. ما اغلب این نظر را می شنویم: محاکمه یک مهم، چای نیست. سپس، برخی آزمایشها ممکن است واقعاً ما را به یاد یک مهم، چای بیاندازند، ی،ی آلیس در سرزمین عجایبمهم، چای با کلاهک دیوانه.
یک بار، در دادگاه جنایی در حالی که منتظر فراخو، بود، پرونده قبل از من شامل یک جرم اسلحه گرم بود. قاضی که به نامنظم و عجیبوغریب بودن شهرت داشت، در حالی که متهم در حال شهادت بود، تپانچه مورد بحث را گرفت – شواهد C – و شروع به بازی با آن کرد و ظاهراً از شهادت شاهد غافل بود. وکیل م،ع خطاب به قاضی گفت: “عزیز، می بینم که این اسلحه را با دقت بررسی می کنید و مطمئن نیستم که همه شواهد را به دست آورده اید.”
قاضی عصب، شد و پرونده را به تعویق انداخت و به وکیل گفت که در نظر دارد او را به توهین متهم کند. قاضی من را به یاد کلاهدار دیوانه و ملکه قلبها انداخت که با فریاد میچرخد و میگوید: «سرهایشان را ول کن!» جنون برخی از قضات قطعا می تواند باعث ایجاد ترس در وکلا شود. من مطمئن هستم که آن وکیل بیچاره احساس اضطراب می کرد. زمان بزرگ.
ما منابع دیگری از ترس داریم. یکی از دست دادن محدودیت ها یا مهلت های رویه ای است. یکی از موارد رایج اینجا در انتاریو، دو سالی است که ،ی باید پس از تصادف ادعایی صادر کند. اگرچه مکرراً از ما خواسته می شود که یک سیستم غلغلک خوب ایجاد کنیم، برخی از وکلا هنوز تاریخ های محدودیت را از دست می دهند. یا تقریباً آنها را از دست می دهند، اما فشار خون خود را با گرفتن آن در آ،ین لحظه افزایش می دهند.
منطقه زم، تورنتو ساعت استاندارد شرقی است، مثلاً نیویورک. با این حال، شهر کنورا در غرب انتاریو در منطقه زم، مرکزی است، مثلاً شیکاگو. یک وکیل اهل کنورا یک بار در یک سمینار اینجا در تورنتو صحبت کرد و به ما گفت که گاهی اوقات اوا، بعدازظهر با وکلای EST تماسهای دیوانهوار دریافت میکند و متوجه میشوند که ادعاهایشان در ساعت یازدهم است. آنها جزئیات اولیه پرونده خود را ارائه می دهند، و وکیل کنورا آن یک ساعت اضافی فرصت دارد تا ادعای خود را انجام دهد و در دادگاه محلی خود صادر کند تا ، آنها را نجات دهد. اوه!
من در واقع کارت ویزیت او را گرفتم – فقط برای اینکه آن را روی تخته چوب پنبه ای در دفترم که در آن کارتون های خنده دار جمع می کنم سنجاق کنم. اغلب به من یادآوری می کرد که مسائل مهم را به لحظه آ، نگذارم. من در واقع تصویر یک شخصیت با هاله و بال را روی آن خط خطی کردم. این به خنده هایی که کارتون ها به من می دادند تا تنش ها را کاهش دهم، اضافه کرد.
که ما را به مشتریان می رساند. آیا آنها می توانند ترس را در یک وکیل ایجاد کنند؟ در واقع، آنها می توانند منبع بزرگتر ترس و استرس نسبت به سایر منابع، از جمله قضات دیوانه یا موانع رویه ای یا حتی مخالفان بد وکیل باشند.
من اغلب می ترسم که موکلم پرونده را منفجر کند. به ،وان مثال، در آماده شدن برای معاینه آسیب شخصی برای کشف، که در برخی ،متها به ،وان رسوب تحت سوگند نیز شناخته میشود، به مراجع دستور میدهیم که محافظهکارانه باشد وقتی از او میپرسند شدت علائم در مقیاس 1 تا 10 چقدر است. در تمرین اداری، مشتری چیزی شبیه 6 به 8 میگفت. با وجود این، در معاینه، وقتی از آنها سؤال میشد، بسیاری از مراجعان یک کلمه زشت سه حرفی را به زبان میآوردند: عدد 10. گاهی اوقات، وقتی از آنها سؤال میشد این پاسخ را یکی می،د. آیا آنها پس از تصادف احساس بهتری داشتند یا خیر، با قاطعیت پاسخ دادند: “هرگز.”
با توجه به اینکه هزینههای این پروندهها بر اساس درصد احتمالی است، احساس میکنم که شخصاً چکی از جیبم برای شرکت بیمه مینویسم.
آیا راه هایی برای مق، با این ترس های استرس زا وجود دارد؟ برخی از ادبیات نشان می دهد که اضطراب اغلب به دلیل فاجعه سازی یک موقعیت ایجاد می شود. اگر رویدادی به شما این حس را بدهد که پرونده شما مانند آن در حال غرق شدن است تایت،ک، فقط به خود چیزی شبیه به این بگویید: «پایان دنیا نیست. بدترین سناریو: این فقط پول است. آیا این کمک می کند؟ ممکن است تا حدی باشد، اما من آنقدر مطمئن نیستم که وقتی پول شما باشد چقدر خوب کار می کند. وقتی دوباره می دیدم که چک را برای آن شرکت بیمه می نویسم، حالم شروع به رفتن به ج، می کرد.
سپس برومیدهای ک،یک آرامش وجود دارد، از جمله جملاتی مانند: “هر چیزی به دلیلی اتفاق می افتد.” خوب به نظر می رسد تا زم، که بپرسید: «چرا این اتفاق برای من می افتد؟ دلیل خوبی به من بدهید.»
پیاده روی سریع می تواند برای قطع الگوی ترس مفید باشد. من اغلب بعد از ناهار نیم ساعت یا بیشتر از آن بیرون می رفتم، گاهی اوقات در یک قبرستان قدیمی در آن نزدیکی قدم می زدم. جدای از بهره مندی از تمرین، از خواندن ایمیل های تهدیدآمیز ناخوشایند به اسکن برخی از نوشته های روی سنگ قبرها، تغییری آرامش بخش یافتم.
متوجه شدم که برخلاف ،نان این مکان، من هنوز انتخاب هایی داشتم. این تجربه کمک کرد کمی سرم را روشن کنم. این مهم است، زیرا همانطور که ناپلئون گفت، با داشتن یک ذهن روشن می تو،د «کار متوسطی را انجام دهید». یا اگر اهل ترشی هستید، ممکن است به این فکر کنید که با آن وکیل در کنورا تماس بگیرید.
ما به ،وان وکیل درگیر جنگ با همکار هستیم که فکر می کند حق با آنهاست. آیا می تو،م ترس را از بین ببریم؟ من مطمئن نیستم که آیا ما می تو،م این کار را 100٪ انجام دهیم. اما آیا لازم است آن را کاملاً حذف کنیم؟ شاید بتو،م با سخنان حکیمانه مارک تواین که گفت: “شجاعت مقاومت در برابر ترس است، تسلط بر ترس است، نه فقدان ترس.”
نتیجه نهایی؟ اشکالی ندارد که گاهی احساس کنید «مرغ» هستید.
مارسل استریگبرگر، پس از بیش از 40 سال فعالیت در دعاوی مدنی در منطقه تورنتو، دفتر وکالت خود را تعطیل کرد و تصمیم گرفت به دنبال علاقههای طنزنویسی و صحبت ، خود ادامه دهد. کتاب او که به تازگی راه اندازی شده است Boomers، Zoomers، و Oomers دیگر: دیدگاه بیاحترامی مبتنی بر بومر در مورد پیری. برای اطلاعات بیشتر، به MarcelsHumour.com مراجعه کنید و او را در MarcelsHumour@ در توییتر دنبال کنید.
این ستون منع، کننده نظرات نویسنده است و نه ،وماً نظرات مجله ABA – یا انجمن وکلای آمریکا.
منبع: https://www.abajournal.com/columns/article/،w-lawyers-can-em،ce-their-inner-chicken/?utm_source=feeds&utm_medium=rss&utm_campaign=site_rss_feeds