دسته‌ها
اخبار

نویسنده پرفروش دیوید بالداچی سخنان حکیمانه ای را برای وکلایی که می خواهند رمان نویس باشند به اشتراک می گذارد


دیوید بالداچی می‌گوید: «نمی‌توانم به شما بگویم که در چند رویداد شرکت کرده‌ام، و [lawyers] پیش من بیا و بگو: “خدای من، تو از زندان فرار کردی! تبریک می گویم!'”

اشاره آنها به فرار وکیل تبدیل به نویسنده از حرفه وکالت است. این بالداچی مدیون اولین رمانش است قدرت مطلق. اکران در سال 1996 بسیار موفقیت آمیز بود و بالداچی در هالند اند نایت در پایتخت کشور بر دیوار بود.

زمان فرار او بسیار سازنده بوده است. پس از ربع قرن، فارغ التحصیل دانشکده حقوق دانشگاه ویرجینیا 47 کتاب برای بزرگسالان و هفت کتاب برای خوانندگان جوان منتشر کرده است. او 150 میلیون نسخه در سراسر جهان فروخته است. ،اوین او که به بیش از 45 زبان ترجمه شده است، در بیش از 80 کشور جهان منتشر شده است. تازه ترین، سایه های بلنددرباره قتل یک قاضی فدرال، در ماه اکتبر در رتبه اول فهرست پرفروش‌های نیویورک تایمز قرار گرفت.

داستان‌های فراو، از وکلا که به امید تقلید از آنچه بالداچی به دست آورده است به نوشتن داستان روی می‌آورند. بالداچی می گوید: «می توانم ببینم کجا وسوسه انگیز است. بسیاری از وکلا «در حال فروش هستند [their] زندگی حرفه ای در چند ساعت افزایش می یابد و شما را خسته می کند.» او می افزاید: «زم، که وکیل بودم، تمام دنیای من کلمات بود».

در اوایل سال جاری، مایکل کنی، شریک اخیراً بازنشسته آلستون اند برد، دست به کار شد و داستان یک وکیل محاکمه فوق ستاره در یک شرکت نخبه در واشنگتن دی سی را منتشر کرد.

اخیراً با بالداچی و کنی صحبت کردم. این نویسنده باسابقه و رمان نویس تازه وارد مسیر خود را از جستجوی حقیقت تا داستان به اشتراک گذاشتند. داستان کنی چیزهای زیادی برای ارائه به وکلایی دارد که می خواهند دست خود را امتحان کنند. و بالداچی توصیه ها و سخنان دلگرم کننده ارزشمندی برای آنها نیز ارائه کرد.

جلد کتاب سایه های بلند

وکلا مجبور نیستند آنچه را که می دانند بنویسند

بالداچی 62 ساله نوشت قدرت مطلق طی یک دوره سه ساله در حالی که به ،وان وکیل دادگستری کار می کرد. اما، با وجود این، او به دنبال داستان درونی نبود.

«همیشه فکر می‌کردم اگر داست، بسازم که نیاز به وکیل یا جنبه‌های حقوقی داشته باشد، همینطور باشد. اما هرگز به این فکر نکردم که “اوه، من باید در مورد وکلا بنویسم زیرا وکیل بودم.”

در عوض، تلاش افتتاحیه او، داستان پنهان کاری است که پس از کشته شدن یک زن، در بحبوحه یک برخورد ، خشن با رئیس جمهور ایالات متحده، توسط دو مامور سرویس مخفی رخ می دهد.

“من در دی سی کار کردم، [and] بالداچی به من می گوید دفتر وکالت من نزدیک کاخ سفید بود. این، و آگاهی از جان اف کندی و «تمام تلاش‌ها و اموری که او در دوران ریاست‌جمهوری خود داشت»، رمان‌نویس بالقوه را به این فکر انداخت که «اگر در جریان یکی از آنها واقعاً اتفاق بدی بیفتد، چه می‌شد؟»

دهه بالداچی به ،وان یک وکیل دعاوی مدنی آموزش خوبی برای آینده بود. بالداچی به یاد می آورد: «همیشه به هر خلاصه ای که به ،وان داستان می نوشتم نزدیک می شدم. “من قرار نبود فقط یک سری حقایق را جمع آوری کنم. بوم بوم بوم. نیاز داشتم مردم را درگیر کنم. من نیاز داشتم که مردم آن را بخوانند، از آن لذت ببرند.»

بالداچی دانش گسترده ای از موضوع را به روایات خود می آورد. او تحقیقات قابل توجهی انجام می دهد و دوست دارد بیرون برود و با مردم صحبت کند. او به من می گوید: «یک نویسنده باید کنجکاو باشد. او توضیح می‌دهد که کار او «یادگیری آنچه در دنیای واقعی وجود دارد و سپس آوردن آن به یک رمان است».

ذیل قدرت مطلقبالداچی به دوری از تری،های قانونی ادامه داد. او چندین سریال شخصیتی با داستان هایی ساخت که اغلب حول محور جنایت، توطئه و دسیسه با مضمون ،تی بودند. علیرغم یک ضرب المثل رایج که می گوید نویسندگان جدید باید در مورد آنچه می دانند بنویسند، او به وکلا هشدار می دهد که قبل از رفتن به این مسیر دو بار فکر کنند.

بالداچی می گوید که آنها باید بپرسند که آیا داست، با مضمون قانون دارند که واقعاً آنها را هدایت می کند یا صرفاً داست، در مورد وکلا می نویسند زیرا اتفاقاً آنها یکی هستند. او تنها با آگاهی از موضوع، اما نه اشتیاق به طرح، پیش بینی می کند که پس از حدود صد صفحه، “م،ن بنزین خلاقانه آنها خالی خواهد شد.”

جو برا،ن، ویراستار ارشد در ناشر نیویورک سیتی، گرو آتلانتیک، که بر ،ید فیلم‌های جنایی و هیجان‌انگیز تمرکز دارد، می‌گوید 10 تا 20 درصد از ارسال‌هایی که از روی میز او عبور می‌کنند، تری،های قانونی توسط نویسندگ، با تخصص حقوقی هستند.

مانند بالداچی، برا،ن می گوید که وکیل- رمان نویسان مشتاق باید روی طرح داستان تمرکز کنند، نه اینکه در دانش خود از قانون گرفتار شوند. برا،ن می‌گوید مهم‌ترین چیز در مورد یک تری، قانونی «تعلیق» و «احساس انتظاری شدید» است.

برا،ن به وکلا توصیه می کند که اگر چیزی با آنها درست نمی شود زیرا می د،د که به این شکل انجام نمی شود، چه ،ی آن را می داند؟

می تو،د برخی از خطوط را محو کنید. این زیبایی داستان است.»

یافتن موفقیت در ش،ت

در حالی که نسخه‌های خطی رد شده اغلب برای وکلایی که رمان‌نویسان مشتاق هستند عادی است، بالداچی می‌گوید که ش،ت نیز داستان موفقیت است.

بالداچی می‌گوید: «خیلی‌ها به سراغ من می‌آیند و می‌گویند: «اگر فقط وقت داشتم آن را بنویسم، کتاب عالی دارم.» من همیشه آنها را تشویق می کنم. اما بعد به خودم می گویم: “آنها هرگز این کار را نمی کنند.” زیرا اگر واقعاً به اندازه کافی اشتیاق و علاقه کافی به نوشتن داشتید، زمان پیدا می‌کردید.» برای بالداچی، نیمه های شب، صبح و در زمان استراحت ناهار او بود.

او می‌گوید: «بنابراین، اگر کاری را تمام کنید و بفرستید، فقط 99 درصد از افرادی را که مدام می‌گویند، می‌خواهم چیزی بنویسم، ش،ت داده‌اید.» او اذعان می‌کند که «یک غریبه ممکن است آن را پاره کند. “، اما همچنان “یک موفقیت خارق‌العاده است و نباید آن را ش،ت حساب کنید.”

مایکل کنی و توهمات زندگی

مایکل کنی می گوید که او «در صدر قرار داشت [his] بازی» زم، که از حرفه خود به ،وان وکیل محاکمه و استیناف در یک شرکت حقوقی بزرگ کنار رفت.

او به من می گوید: «می خواستم کارهای دیگری انجام دهم، از جمله شروع به نوشتن». فهرست کارهای وکیل آتلانتا شامل نوشتن رمان ها و کتاب هایی است که ممکن است به دادگاه عالی، سیاست و فلسفه بپردازد.

کنی، 67 ساله، با داستان نویسی شروع کرد و به آنچه که بهترین می دانست، ی،ی یک وکیل محاکمه، روی آورد. کنی می‌گوید: «من ایده‌ای در مورد عشق و خودآگاهی یک وکیل محاکمه‌ای فوق‌العاده جاه‌طلب در ذهن داشتم.» شخصیت او «فداکاری‌های شخصی را نشان می‌دهد که اگر می‌خواهید در چنین چیزی در یک شرکت حقوقی بزرگ آمریکایی واقعاً خوب باشید، باید ،وماً انجام دهید. نزدیک به یک کار 24 ساعته است.»

نتیجه این است توهمات زندگی، در بهمن ماه منتشر شد. با وجود مقدمه کتاب و نمایش های دادگاه، کنی آن را به ،وان یک “هیجان انگیز ک،یک-قانونی” توصیف نمی کند. در عوض، او آن را به ،وان یک داستان ادبی توصیف می کند که بر شرکت های حقوقی در زمینه جنبه های اجتماعی و سیاسی کشور در 50 سال گذشته تمرکز دارد.

پس از سه ماه نوشتن اولین پیش نویس، و به دنبال آن شش بازنگری دیگر، کنی به دنبال یافتن ناشر شد که به م،ای پیدا ، یک نماینده ادبی بود.

این اغلب یک فرآیند طول، و دشوار است، به ویژه برای یک نویسنده داستان که برای اولین بار است. در بهترین حالت، موفقیت می تواند گریزان باشد. در بدترین حالت، غیر ممکن است. کنی در حالی که می خندد می گوید: «حدود شش هفته به آن فرصت دادم. “زندگی خیلی کوتاه است و نامشخص است.”

او در Wheatmark فرود آمد، که او آن را “،یبی” بین خود-انتشاری خالص – جایی که نویسنده همه کارها را انجام می دهد – و مسیر سنتی نماینده به ناشر توصیف می کند. در ازای پرداخت هزینه، این شرکت ارزیابی، ویرایش و سایر جنبه‌های یک ناشر سنتی را ارائه کرد. به علاوه که برای کنی مهم بود، کنترل تحریریه او امن بود.

در پایان این فرآیند، ویتمارک مک، را برای جلد شومیز کنی در انواع کانال‌های فروش آنلاین، از جمله آمازون و بارنز اند ،ل، که از چاپ بر اساس تقاضا استفاده می‌کنند، تثبیت کرد.

اما داشتن یک کتاب برای فروش و فروش یک کتاب، می تواند دنیاها را از هم جدا کند. کنی اخلاق کاری خود را به ،وان یک وکیل محاکمه به تلاش های خود برای بازاریابی ،وان خود آورد. این شامل بهره برداری از شرکت حقوقی و تماس های شخصی او، ایمن ، مصاحبه های رادیویی و نشریات تجاری قانونی و قرار دادن کتاب او در یک مسابقه خواندن آنلاین برای ایجاد قرار گرفتن در معرض دید بود.

کنی می‌گوید فروش به هزار نسخه نزدیک می‌شود. در حالی که او امیدوار است بیشتر بفروشد، از رسیدن به هدف اولیه خود – “دانستن که من توانستم این کار را انجام دهم” راضی است.

حرفه بالداچی با توسعه اینترنت و رسانه های اجتماعی، تعداد کانال های تلویزیونی به صدها نفر، ارائه مداوم خدمات پخش و سایر گزینه ها برای اوقات فراغت مردم همراه بوده است.

از بالداچی پرسیدم که آیا این کار فروش کتاب را نسبت به زم، که او شروع کرد دشوارتر کرده است؟ او می گوید: «بدون شک. «مردم هزاران مکان تفریحی دیگر دارند که می‌توانند به غیر از خواندن کتاب در آن‌ها کاوش کنند.» اما او به سرعت اضافه می‌کند که کتاب‌ها با مؤلفه‌های تخیلی و شناختی‌شان که تفسیر فردی ارائه می‌دهند، «کاملاً منحصربه‌فرد هستند» و «مطابقت کامل با مغز هستند».

کتاب ها «بهبود خواهند یافت [the ،in] بالداچی توضیح می‌دهد که آن را قوی‌تر از سایر موارد 10 ث،ه‌ای TikTok کنید. “به من اعتماد کنید، این به هیچ وجه به مغز شما کمک نمی کند.”


رندی م،لوف

رندی م،لوف وکیل وایت و ویلیامز در فیلادلفیا و استاد کمکی در دانشکده حقوق دانشگاه تمپل بیزلی است. او وب سایت CoverageOpinions.info را اداره می کند.


این ستون منع، کننده نظرات نویسنده است و نه ،وماً نظرات مجله ABA – یا انجمن وکلای آمریکا.




منبع: https://www.abajournal.com/columns/article/best-selling-aut،r-david-baldacci-shares-words-of-wisdom-for-lawyers-w،-want-to-be-novelists/?utm_source=feeds&utm_medium=rss&utm_campaign=site_rss_feeds